السلام علیکم

شاید این جمعه بیاید شاید؟!

السلام علیکم

شاید این جمعه بیاید شاید؟!

ماه قرآن

 

 

 

حلول ماه مبارک رمضان،ماه نزول قرآن،انجیل،تورات و  

 

زبور(کتاب حضرت داوود) را به عالمیان تبریک عرض  

 

 

میکنم 

 

  

الکافی:جلد 4 ص 157 

امام جعفر صادق(ع) گفت: تورات روز ششمه ماه رمضان نازل شد، انجیل در طوله شبه دوازدهمه ماه رمضان  نازل شد،زبور در طوله شبه هجدهمه ماه رمضان نازل شدو قرآنه کریم در شبه قدر. 

دعای فرج

التماسه دعا


تبریک

میلاد قشنگ قشنگ ترین گل گلشن آل طه امام




حسین (ع) بر همه ی دوستان مبارک باد.

تبریک


عیده مبعثه 



 خاتم الانبیا(ص) بر



تمامیه مسلمینه جهان



مبارک باد


نگاه و گناه

به نام خدا

وقتی چشم دریای هوس بشه،قایقه گناه توش حرکت میکنه.

حیفه که زنان و دختران،اونقدر خودشونو حراج کنن،که گاهی به قیمته یه لبخند،چشمک،وعده و....خودشونو بفروشن.یا بوتیکه سیاری باشن،برای جلبه نگاهی که تو کوچه،خیابان،اتوبوس و پارکه گناه میچره و هوس نشخوار میکنه.

یعنی انسان اینقدر بی ارزشه؟گاهی عفاف،در کناره حجاب رشد میکنه"حجاب"مثله دژیه برای نگهبانی از عفاف.اونهایی که از تیره نگاههای مسموم نمیترسن،شکاره خوبین برای گرگهای هوس ران.

برای در امان ماندن از نگاه چی کار باید کرد؟؟؟؟؟؟

زمان استخاره

 
به نام خدا
زمان استخاره به روایتی ازحضرت اما م صادق

شنبه : از طلوع خورشید تا عصر

یکشنبه: از صبح تا ظهر، سپس از عصر تا مغرب

دوشنبه : از سپیده دم تا طلوع خورشید ، سپس از ظهر تا مغرب

سه شنبه:از صبح تا ظهر ، سپس از عصر تا تاریکی شب

چهارشنبه : از سپیده دم تا تاریکی شب

پنج شنبه: از سپیده دم تا تاریکی شب

جمعه : مثل روز پنج شنبه است


اگر دوست دارید استخارتون دقیقتر باشه  قبل از استخاره سه بار سوره ی اخلاص (قل هو الله احد) رو بخونید ،بعدش سه مرتبه صلوات بر محمد و ال محمد بفرستید ،آخرش نیت کنید و بهتره رو به قبله باشید.لباسو بدنتون پاک باشه وضو هم داشته باشین. 

چگونه خدا را بشناسیم

 به نام خدا 


خدای خوب و واقعی


از معجرات الهی این است که ناپیداست و با وجود این قابل پرستش و ستایش است و برخی او را پیرمرد ریش سفیدی پنداشته اند که در آسمان ها بر تختی تکیه زده ، اما هیچ کس ادعا نکرده که او را به دیدة چشم دیده است . هر چند اثبات وجود خداوند در دادگاه حقوقی حقیقت محال است ، اما بیشتر مردم او را می پرستند و باور دارند . طبق آمار موجود 96 درصد مردم جهان به خدا ایمان دارند .

این موضوع ثابت می کند ، که خلاً عظیمی میان این باور و چیزی که اساس زندگی روزمرة ما را تشکیل می دهد ، وجود دارد . ماباید چاره ای برای از بین بردن این خلاً بیندیشیم . دلایل و مستنداتی که در دست داریم چیست ؟

آنچه به عنوان واقعیت مادی تجربه می کنیم ، در قلمرویی ناپیدا ، ورای زمان و مکان پدید آمده ، قلمرویی که با سکوت ادراک شده و با انرژی و آگاهی ، وجود یافته است . این منشأ ناپیدا در پدیده های موجود ، خود تهی و خالی نیست ، بلکه مشأ خلقت و آفرینش است . پدیده ای است که این انرژی را خلق می کند و سامان می بخشد و بوده های بی شکل و پراکندة ابرهای کوانتومی را به ستارگان ، کهکشان ها ، جنگل های بارانی ، آدمیان ، افکار ، احساسات ، عواطف ، خاطرات و خواسته های انسانی تبدیل می کند . ما در این کتاب خواهیم دید که امکان شناخت این وجود لایتناهی به صورت مجرد ممکن نیست ، بلکه باید با او همدل و یگانه شد . در این صورت است که افق ذهن ما به سوی واقعیت های تازه ای گشوده خواهد شد و ما خداوند را تجربه خواهیم کرد .

چون خداوند نامتناهی است ، خدایی او را به زنانگی یا مردانگی منسوب کردن نوعی عادت و درک انسانی است .

مهم ترین چیزی که باید به آن توجه کنیم این است که اگر خدا وجود دارد ، یعنی می توان او را تجربه کرد ، می توان او را شناخت . این نکتة بسیار مهمی است ، چون در هر صورت خدا ناپیدا و نامحسوس است واگر بارقه های وجودی او در این جهان مادی به چشم نمی خورد شاید برای همیشه ناشناخته باقی می ماند .

ما خدا را به صورت انسان مجسم می کنیم تا به این ترتیب با تشابه به خودمان او را بیشتر بشناسیم . پس در این صورت او همچون انسان خویشتندار و بی مهری بوده باشد ، که با وجود ملاحضة عشق پرشور ما این طور خود را از ما پنهان می کند . چه عاملی ما را به نیک خواهی و مهرورزی موجودی معنوی مؤمن کرده ، در حالی که تاریخ هزاران سالة ادیان ، سراسر کینه و خونریزی بوده است ؟

ما نیاز به الگویی جدید داریم ، طرح ساده و سه قسمتی که آورده ایم ، جوابگوی عقل سلیم ما در برابر دیدگاه ما از خداست . این طرح که بر مبنای واقعیت تنظیم یافته به این شرح است :

این طرح رد لایة فوقانی و زیرین خود چیز نازه ای ندارد . در این الگو هم ، خدا ورای جهان مادی و جدا از آن است . خدا ورای ما است ، وگرنه ما مثل کتاب آفرینش او را می دیدیم که دراطراف ما قدم می زند . فقط مرحلة میانی الگوی ما ، که مرحلة گذار نام دارد جدید یا نامتعارف است . مرحلة گذار به طور ضمنی به ملاقات خدا و انسان در زمینة مشترکی اشاره دارد . معجزه های به وقوع پیوسته در بینش معنوی ، فرشتگان ، روشن بینی و شنیدن ندای الهی ، همه پدیده هایی خارق العاده و دراواقع پلی بین این دو جهان اند . اگر چه همة اینها واقعیت دارند ، ولی در عین حال جزئی از نظام علت و معلول به شمار نمی روند . برای وجود معجزات و فرشتگان هیچ دلیل آشکاری نیست ، حتی بینش های معنوی هم ممکن است در هر مقطعی و بنا به دلایلی تأیید نشوند . ذهن منطقی ، سرسختانه و بر درک خود از بعد مادی جهان پای می فشارد .

تصور نمی کنم ، قدیسان و عارفان تفاوت چندانی با مردمان عادی داشته باشند . وقتی به فضای ملموس و واقعی که درآن قرار داریم دقت کنیم ، مرحلة گذار ذهنی به نظر می رسد ، این مرحله ای است که حضور الهی حس یا مشاهده می شود . هر رویداد ذهنی باید در مغز رخ دهد ، چون برای هر تجربة ذهنی میلیون ها سلول عصبی مغز فعالیت می کنند .

اینک جستجوی ما وارد مرحله ای شده است که وعده کرده بودیم :

واکنش الهی : نور و حضور الهی هنگامی واقعیت می یابد که آن را به پاسخی ذهنی تبدیل کنیم . من این مرحله را « واکنش الهی » می نامم . بینش معنوی ، الهام و مکاشفه ای اتفاقی نیست . اینها به هفت رویدادی که در مغز رخ می دهد مربوط می شوند . این واکنش ها بسیار بیشتر از باورهای شما وجود دارند ، اما همة آنها باعث ارتقای باورهای شما می شوند و مانند پلی میان جهان مادی و ماورای طبیعی ، که ماده هستی خود را از دست میدهد و روح پدیدار می شود ، قرار می گیرد :

واکنش جنگ یا گریز : واکنشی است که باعث می شود ما درمواجهه با خطر جان سالم به در ببریم . این واکنش به خداوند مربوط می شود ، زیرا می خواهد از ما محافظت کند . ما نیز به خداوند ایمان می آوریم چون می خواهیم باقی بمانیم .

واکنش فعال : این واکنش ابتکار مغز برای کسب هوبت فردی است . علاوه بر میل به بقا ، هر فردی در پی نیازهای « من ، مال من » است . این واکنش ، غریزی است و از این جا است که خدای جدیدی به وجود می آید ، خدایی که توانا و قادر است و قوانین و اصول در دست اوست . ما به این خدا روی می آوریم چون به کسب کردن ، رسیدن و رقابت نیاز داریم .



لطفا به ادامه مطلب توحه فرمایید



ادامه مطلب ...

موعود و نامهای گوناگون

 

 به نام خدا

از موعود در کتابها و اسناد اقوام و ادیان جهان با نامهای گوناگونی یاد شده است برخی از این اسامی را از نظر خوانندگان گرامى مى گذرانیم. 1 ـ «صاحب» در صحف ابراهیم(علیه السلام); 2 ـ «قائم» در زبور سیزدهم; 3 ـ «قیدمو» در تورات به لغت ترکوم; 4 ـ «ماشیع» (مهدى بزرگ) در تورات عبرانى; 5 ـ «مهمید آخر» در انجیل; 6 ـ «سروش ایزد» در زمزم زرتشت; 7 ـ «بهرام» در ابستاق زند و پازند; 8 ـ «بنده یزدان» هم در زند و پازند; 9 ـ «لند بطاوا» در هزار نامه هندیان; 10 ـ «شماخیل» در ارماطس; 11 ـ «خوراند» در جاویدان; 12 ـ «خجسته» (احمد) در کندرال فرنگیان; 13 ـ «خسرو» در کتاب مجوس; 14 ـ «میزان الحق» در کتاب اثرى پیغمبر; 15 ـ «پرویز» در کتاب برزین آذر فارسیان; 16 ـ «فردوس اکبر» در کتاب قبروس رومیان; 17 ـ «کلمةُ الحقّ» در صحیفه آسمانى; 18 ـ «لِسانِ صدق» هم در صحیفه آسمانى; 19 ـ «صمصام الاکبر» در کتاب کندرال; 20 ـ «بقیة اللّه» در کتاب دوهر; 21 ـ «قاطع» در کتاب قنطره; 22 ـ «منصور» در کتاب دید براهمه; 23 ـ «ایستاده» (قائم) در کتاب شاکمونى; 24 ـ «ویشنو» در کتاب ریگ ودا; 25 ـ «فرخنده» (محمّد) در کتاب وشن جوک; 26 ـ «راهنما» (هادى و مهدى) در کتاب پاتیکل; 27 ـ «پسر انسان» در عهد جدید (اناجیل و ملحقات آن); 28 ـ «سوشیانس» در کتاب زند و هومو من یسن، از کتب زردتشیان; 29 ـ در کتاب «شابوهرگان» کتاب مقدس «مانویه» ترجمه «مولر» نام «خود شهر ایزد» آمده که باید در آخر الزمان ظهور کند، و عدالت را در جهان آشکار سازد; 30 ـ «فیروز» (منصور) در کتاب شعیاى پیامبر.([8] [8] ) علاوه بر این ها اسامى دیگرى نیز براى حضرت مهدى(علیه السلام)در کتب مقدّسه اهل ادیان ذکر شده است که ما به جهت اختصار از نقل آنها خوددارى نمودیم.([9] [9] ) اسامى مقدّسى چون: «صاحب، قائم، قاطع، منصور و بقیة اللّه» که در کتب مذهبى ملل مختلف آمده است، از القاب خاصّ وجود مقدّس حضرت حجّت بن الحسن العسکرى ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشریف ـ است که در بیشتر روایات اسلامى، به آنها تصریح شده و ائمّه معصومین(علیهم السلام) در اکثر روایات، از آن حضرت به عنوان «صاحب»، «قائم» و «بقیة اللّه» یاد کرده اند. و این خود بیانگر این واقعیّت است که موعود همه اُمّتها و ملّتها همان وجود مقدّس منتظر غایب، حضرت حجّت بن الحسن العسکرى (علیه السلام) است.

نردبان تقرب

لطیفه (نردبان تقرب)

1- شخصی از استادش پرسید؛ چه کنم تا امام زمان علیه السلام را در خواب ببینم؟

استادش گفت: آبگوشت شوری طبخ کن و بخور و بخواب.

فردا شاگرد محضر استاد آمد و گفت: دیشب فقط خواب آب می دیدم.

استاد گفت: چون آبگوشت خورده بودی و شور بود عاشق آب بودی و خواب آنرا می دیدی. اگر می خواهی امام زمان علیه السلام را در خواب بینی باید عاشق امام زمان علیه السلام شوی.

***

2- شاگردی از استادش پرسید چه کنم که امام زمان علیه السلام دوستم داشته باشند؟

استاد گفت: جمله ای می گویم، اگر عمل کنی در آغوش امام زمان علیه السلام قرار خواهی گرفت. و آن اینکه غیر از امام زمان علیه السلام از هیچ کس هیچ چیز نخواه.